ویژگی های ممتاز قیام عاشورا
ویژگی های ممتاز قیام عاشورا
نوشتهشده در روز تاسوعا
به قلم : دکتر یاور شاهولی
ح ؛ حی وسرزندگی
هرگاه حرکت وجنبشی معنایی در مسیر عزتمندی، تکامل اخلاقی، رهائی، آزادگی، سعادت و نجات انسان در مسیر حیات جامعه بشری جاری باشد بدون توجه به زمان و مکان آن دارای صفت حّی بوده و زنده است.
چنین قیامی زاینده است، زایاست،بدین معنی که اصل ماجرا برپاست و در طول زمانها و در مکانهای مختلف در عرصه زندگی بشر متبلور می شود ،می جوشد وجاری می شود، ظهور مییابد و روحی دوباره به انسانیت می دهد.
به انسانها بینش میدهد،تاریخ سازی مجدد می کند، مسیر درست را مینمایاند تا انسانها را از افتادن به ورطه باطل منع کند.
چشمه جوشان است ، جریان پاکی را بازتولید می کند و در جان انسان تشنه جاری می کند.
مصداق بی بدیل این صفت زنده و زایا بودن جنبشهای اصلاح گر جامعه، قیام عاشورا است.
از نظر سندی نیز این بیان ارزشمند از نبی مکرم اسلام(ص) گویای این صفت بارز است.
ان لقتل الحسین حراره فی قلوب المومنین لا تبرد ابداً
س سفینه نجات
قیامی که مستمر و حّی و زنده است ضامن هدایت بشریت است چراغی است روشن ،در فراخنا و طول تاریخ و ظرفیت نور افشانی را به مسیر درست جوامع انسانی در هر نقطهی کره خاکی دارد تا او خود را به اوج انسانیت رسانده و از افتادن در ورطه هلاکت رها شود، از طوفان بلا در امان میماند انسانی که بر عرشه این کشتی جای گیرد. بدون تردید موجودیت انسان و ارزشهای انسانی در مسیر زندگی دچار حوادث و فتنهها و تغییرات می گردد،بسیاری راه گم می کنند و از ساحل نجات دور می شوند.
این ویژگی دیگر قیام عاشورا است ، سفینه نجات و نور هدایت،چنانچه باز نقل است از رسول الله(ص) این قول مشهور: ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاه
ی یاری کردن دین خدا و سنت نبوی
بدون شک دشمنان اسلام از همان صدر نبوت وبخصوص پس از رحلت پیامبر، سعی در انحراف مفاهیم متعالی دین و رجعت به سنت نیاکان خود داشتند. لذا ابعاد تئوریک و عملی و مناسکی اسلام به شدت در معرض خطر قرار گرفت وبا گذشت زمان اوج می گرفت. انحراف حکمرانی جامعه از مسیری که پیامبر(ص) مشخص کرده بود و امتداد آن (به جز مقطع کوتاه حاکمیت حضرت امیر(ع) تا حاکم شدن فردی مانند یزید بر جامعه و حکومت ،نمونه بارز تهدید واقعی دین خدا و سنت نبوی بود .
این نقطهای تاریخی و سرنوشت ساز برای اسلام بود که باید یاری گری برپا می خاست. امام حسین علیه السلام در نامهای به بزرگان بصره می نویسد: و انا ادعوکم الی کتاب الله و سنه نبیه، فان سنه قد امیت وان البدعه قد احییت
من شما را به کتاب خدا وسنت پیامبر فرا میخوانم چرا که (این جماعت) سنت پیامبررا از بین برده اند و بدعت در دین را احیا کرده اند.
او همچنین در جمع لشکریان حر میفرماید: الا ترون الحق لا یعمل به والی الباطل لا یتناهی عنه مگر نمی بینید که به حق عمل نشده و از باطل نهی نمی شود .
ن نهی از منکر و رواج ظلم
بدیهی است که در سایه انحراف از اصل دین ،ارکان آن از جمله مبارزه با منکر و ستم نادیده گرفته می شود ، منکر وفساد گسترش یافته و ظلم رویه ای عادی در جامعه می گردد و امکان تنفس را از جامعه می گیرد. مصلحی مانند ابی عبدالله(ع) چنین وضعی را برخود وجامعه برنمی تابد وباید برخیزد.
او که سرفصل دفتر عشق و آزادگی است در مرقومه اش به اهل کوفه چنین می نگارد:
فقد علمتم ان رسول الله ص، قد قال فی حیاته رای سلطانا جائرا مستحلا لحرام الله، ناکثا لعهدالله مخالفا لسنه رسولالله، یعمل فی عبادالله بالاثم والعدوان ،ثم لم یغیر بقول و لا فعل ،کان حقا علی الله ان یدخله مدخله
شما می دانید پیامبر در زمان حیاتش فرمود اگر کسی حاکم ستمگری را ببیند که حرام خدار را حلال شمرده، پیمان خدا را شکسته، با سنت پیامبر مخالفت ورزیده و در میان بندگان خدا به ظلم و ستم رفتار کرده ولی با او به مبارزه عملی و کلامی برنخیزد سزاوار است که خدا او را به جایگاه همان سلطان جائر(جهنم) وارد کند.
واضح ترین وگویا ترین تعبیر امام حسین علیه السلام در این مورد در قول مشهور او آمده است: و انما خرجت لطلب الاصلاح فی امه جدی ، اُرید ان آمر بالمعروف و انهی عن المنکر
چنین وجوهی در این قیام است که به آن قداست و عظمت می بخشد، در طول زمان و مکان جاریش می سازد، انسان های پاک و با فطرت حق جو را متوجه آن می سازد ، وجدان بشری آن را می ستاید و تحسین می کند.
پس حسین برای همیشه تاریخ معیار حق و تشخیص حق از باطل است، با او بمانید ، زنده، سوار بر مرکب او ،یاری گر دین و مبارز علیه ظلم و ستم
انشاالله